اینجا ایران است! برای بار نخست که این حرف را بر زبان راندی، به بازار دل بردمَش. کاسبان آن کهنهبازار مفتش خواندند و بیارجش شمردند. این گویههای مفت را به حساب مجاز رسانهای نهادم. اینک امّا که بر جای «رجایی» نشستهای دیگر آن حساب مسدود است؛ توانم نیست لب فروبندم. مقصودت ادبیات این پتیارگان در گفتمان هستهای هم که باشد، رسانۀ انقلاب جای تبلیغ این عبارت نیست. ما که از یاد نبردهایم سرهنگ «صیّاد» را. همان ارتشی سالهای دفاع را میگویم که از «پیرانشهر» تا «خرّمشهر» با انقلاب ماند؛ او که توهّم جاودانگی فروغ طایفۀ نفاق را در «چارزبر» زیر پوتینش له کرد. از یاد نبردهایم مباحثاتش را با آن مغز بی,سرهنگی,حقوقدان؟ ...ادامه مطلب